وبسایت اندیشکده انگلیسی راسی در یادداشتی نوشت: جو بایدن، رئیسجمهور منتخب، برای حلوفصل مسئله هستهای ایران، قبلاً اهداف کوتاهمدت خود را بیان کرده بود، اما باید مسیر اجرایی آن فوراً ارائه و همزمان ساختار دولت و کارکنان وی تعیین شود. ] بر روی کار بیاوریم و سیاستهای خود را در ایران تداوم بخشیم. تصمیم ایران که چند سال پیش برای محدود کردن برد موشکهای خود گرفته شد و در عوض روی بهبود دقت کار کرد، این تفسیر را تأیید میکند. علیرغم این مخالفتها و نگرانی شورای امنیت سازمان ملل متحد، رفراندوم در 25 سپتامبر 2017 برگزار شد. نگرانی منطقهای ایران در بعد منطقهای، به حمایت اسرائیل از تأسیس دولت کردی باز میگشت. در بعد بینالمللی نیز، سوءظن مقامات تهران نسبت به سیاست آمریکا در عراق و احتمال تبدیل چنین دولتی به متحد غرب، اسباب نگرانی دیگر ایران بود. نهایتاً در ماه اکتبر 2017 نیروهای ارتش و حشدالشعبی توانستند کرکوک و مناطقی را که کردها بعد از سال 2014 به تصرف درآورده بودند، دوباره کنترل نمایند.
پیش از این واشنگتن بسیاری از تجهیزات، سامانههای موشکی و نیروهای مستقر در حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان را کاهش داده و به نقاط دیگر منتقل کرده است. این احساس تهدید باعث شد که ایران از طریق حضور و نفوذ گسترده در سطح سیاست داخلی عراق و کاربست ابزارهای مختلف در پی ایجاد توازن با آمریکا و کاهش نفوذ و نقش آن، در این کشور باشد. از آنسو، چین و روسیه بهدلیلداشتن منافع بیشتر نسبت به غرب در ایران در ایجاد توازن در این تحریمها و جلوگیری از جنگ تلاش دارند. به گفته این تحلیلگر نظامی کاخ سفید ممکن است از ادعاها درباره استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه برای تخریب چهره روسیه و سرنگونی بشار اسد استفاده کند. وی روسیه و چین دو کشور قدرتمند و دارای مرز مشترک با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز را به عنوان کشورهایی شناسایی می کند که احتمال دارد منافع آمریکا را در این منطقه به خطر اندازد.
ازاینرو ایران اعلام کرد که برگزاری این همهپرسی در شرایط کنونی باعث بیثباتی خواهد شد. به همین دلیل نگاه ایران به این مسئله تابعی از شرایط امنیتی و نظم منطقهای بود. این مسئله نیز ناگزیر به تشدید بیثباتی در خاورمیانه منجر خواهد شد و نظم کنونی را دچار تغییراتی خواهد کرد. ایسنا- چین همواره از مساله هستهای ایران در این سالها حمایت داشته، با توجه به انجام مذاکرات مجدد در دوره جدید رویکرد دولت چین چگونه است؟ ایران با توجه به روابط دوستانهای که با اقلیم کردستان دارد، در شرایط کنونی برگزاری این همهپرسی را باعث نوعی بینظمی سیاسی- امنیتی در منطقه میداند. دست زدن به توازن نیز، نه با دولتهای خاصی علیه آمریکا، بلکه با گسترش رابطه با نیروهای سیاسی عراقی نزدیک به خود، تشویق آنها جهت ائتلافهای گستردهای برای تشکیل دولت و حمایت از یک دولت دوست در بغداد بود. در صورت چنین سناریویی، این مناطق حوزه نفوذ رقبای منطقهای ایران و نیروهای عربگرا و سنیگرایی میشد، که میتوانست در آینده تهدیداتی را متوجه ایران سازند. ایران همواره در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی از طریق حمایت از اقلیتهای کرد و شیعه و سیاست موازنه و مهار، سعی در دفع تهدیدات داشت. یکی از مشکلات کاربرد این نظریه در پژوهش حاضر این است، که این نظریه بیشتر در تبیین ایجاد توازن از طریق ائتلافسازی بین دولتها علیه دولت تهدیدگر به ویژه در سطح قدرتهای بزرگ راهگشا است .
بغداد همچنین، از طریق ایران و ترکیه سعی در منزوی ساختن اقلیم نمود. سیاستگذاران ایرانی از مخالفت با حضور بیگانگان در منطقه، برداشتی خاص و یکسویه دارند. به علاوه مقامات ایرانی برداشتی تهدیدآمیز از تهاجم آمریکا به عراق و حضور گسترده نظامی در این کشور داشتند. مقامات ایرانی از همان آغاز در سطوح مختلف سیاسی و نظامی با بحث همهپرسی و استقلال کردستان عراق مخالفت کردند. از این منظر، به مانند سایر نظریههای دیگر، دارای محدودیتهایی جهت تبیین راهبرد و سیاست خارجی ایران در عراق بعد از 2003 است. در بعد امنیت داخلی عراقی نیز، تجزیه کرستان عراق، امکان چند پاره شدن عراق و تجزیه مناطق سنی نشین را دامن میزد. در سطح داخلی ایرانی، مقامات ایران از تأثیرات این مسأله بر امنیت ملی ایران و تشدید گرایشهای ملیگرایانه کردی و دامن زدن به خواستهای واگرایانه در کردستان ایران نگران بودند. دولتهای منطقه نیز، به دلایل مختلف از جمله دلایل امنیتی با در پیش گرفتن چنین سیاستهایی از سوی بخشی از مقامات اقلیم کردستان به مخالفت پرداختند.